تنهایی!!!!!!!!

جمله.داستان.شعر

 

 

 

ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود

در بند نگاه او گرفتار نبود  

من عاشق و او ز عشق من بی خبر است

ای کاش دل و دلبر و دلدار نبود

*****************************************************************************

 

نبض لحضه رو نگه دار نزار عشقمون بمیره

نزار ضربه های ساعت منو از تو پس بگیره

عقربک های زمونه خستگی سرش نمیشه

نگو بر میگردی فردا دل که باورش نمیشه

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 15 خرداد 1389برچسب:,ساعت 22:8 توسط سپیده و صدیقه|


آخرين مطالب
» عشق!!!!!!!!!
» لحظه های کاغذی
» زندگی شاید!!!!!!!!!!!!!
» شعر نو!!!!!!!!!!!!!
» بیایید دنیا رو رنگی کنیم واز سیاهی کنار بکشیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
» عشق!!!!!!!!!!
» کوچولو ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
» تنها ترین آدم دنیا!!!!!!!!!!!
» خدا!!!!!!
» تنهایی!!!!!!!!
» نگاه ما به عقش چجوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
» عشق چیه؟؟؟؟؟

Design By : RoozGozar.com